انتظار

من تمام هستی ام را

در نبرد با سرنوشت در تهاجم با زمان

اتش زدم کشتم

من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم

و یک کلام در جزوه هایم ننوشتم

من به عشق منتظر ماندن

همه صبر و قرارم رفت

بهارم رفت

عشقم مرد

یارم رفت

نظرات 6 + ارسال نظر
پویا شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:57 ق.ظ http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
ممنون
یادم نیست نظری که دادم چی بود
چه قدر دیر آپ میکنی

علی یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:39 ب.ظ

سلام
خوبه حالت .؟
ببین چرا نظراتتو تایید نکردی؟
دوست داشتم برات میل بزنم اما خوب......خواستم به خودت بگم .....

نهال یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ

سلام
مثل اینکه تازه اومدی.... به هر حال امیدوارم موفق باشی

سلام نهال جان مرسی عزیزم

هامون دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:47 ب.ظ http://www.mohamadrezalotfi.blogfa.com

سلام خیلی قشنگ و عالیه ادامه بده عزیزم

[ بدون نام ] دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:17 ب.ظ

سلام خیلی قشنگ بود بیشتر از این متنای قشنگت بنویس.....امیدوارم موفق باشی

وحید پنج‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:43 ق.ظ http://eksir-eshgh.blogsky.com/

عالی عزیزم
امیدوارم موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد