من تمام هستی ام را
در نبرد با سرنوشت در تهاجم با زمان
اتش زدم کشتم
من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم
و یک کلام در جزوه هایم ننوشتم
من به عشق منتظر ماندن
همه صبر و قرارم رفت
بهارم رفت
عشقم مرد
یارم رفت
سلامممنونیادم نیست نظری که دادم چی بودچه قدر دیر آپ میکنی
سلام خوبه حالت .؟ببین چرا نظراتتو تایید نکردی؟دوست داشتم برات میل بزنم اما خوب......خواستم به خودت بگم .....
سلام مثل اینکه تازه اومدی.... به هر حال امیدوارم موفق باشی
سلام نهال جان مرسی عزیزم
سلام خیلی قشنگ و عالیه ادامه بده عزیزم
سلام خیلی قشنگ بود بیشتر از این متنای قشنگت بنویس.....امیدوارم موفق باشی
عالی عزیزم امیدوارم موفق باشی
سلام
ممنون
یادم نیست نظری که دادم چی بود
چه قدر دیر آپ میکنی
سلام
خوبه حالت .؟
ببین چرا نظراتتو تایید نکردی؟
دوست داشتم برات میل بزنم اما خوب......خواستم به خودت بگم .....
سلام
مثل اینکه تازه اومدی.... به هر حال امیدوارم موفق باشی
سلام نهال جان مرسی عزیزم
سلام خیلی قشنگ و عالیه ادامه بده عزیزم
سلام خیلی قشنگ بود بیشتر از این متنای قشنگت بنویس.....امیدوارم موفق باشی
عالی عزیزم
امیدوارم موفق باشی